سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

غربت ائمه بقیع علیهم السلام و مصائب آن

شاعر : احمد ایرانی نسب
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

ما نمی‌بـیـنـیم اما چارتا گـنبد که هست            تا بلندای فلک، نوری از این مرقد که هست

ما نـمی‌بـیـنـیـم اما قـامـت گـلـدسـتـه‌هـا            مطمئناً با ستون آسمان هم قد که هست


ما ضریحی را نمی‌بینیم اما شک نکن            دردمندی که شفا از دوست می‌خواهد که هست

یا کریم از مهر تو گردد کبوتر، "یاکریم"            پس میان بال‌ها قطعاً وبالی بد که هست

مهربانی تو هرگز نیست کتمان کردنی            ردِ‌ دستِ تو به سینه جای دستِ‌رد که هست

جای ما خالی‌ست اما بر نسیمی از خیال            یک دل بی‌تاب که سوی تو می‌آید که هست

صحن‌ها خاکی‌ست اما آسمان‌ها شاهدند            چشم‌هایی که برایت خوب می‌بارد که هست

بوی باران بهـشت آمد، دلـم را باد برد            هرچه باداباد، سهمم گریۀ بی‌حد که هست

از خـراب‌آباد می‌آیم به سوی این حرم            این حرم قطعاً برایم بهترین مقصد که هست

کربلا شب‌های جمعه میزبان فاطمه‌ست            هر دوشنبه، او به یاد بچۀ ارشد که هست

پس به جای زائرانی که کنارت نیستند            مادری که عاشقانه دوستت دارد که هست

فاطمه ثابت کند در این حرم از غربتت            هیچکس حتی نباشد، عشق، صددرصد که هست

نیست بُعـد منزل اما جای ایـوان حسن            پنجره فولاد و سقاخانۀ مشهد که هست

نقد و بررسی